نسخه چاپی

چرا "bbc"بحران كاهش جمعیت ایران را "بی‌مورد" می‌داند؟

عکس خبري -چرا "bbc"بحران کاهش جمعيت ايران را "بي‌مورد" مي‌داند؟

با وجود هشدار جدی كارشناسان جمعیت مبنی بر كاهش نگران‌كننده نرخ زاد و ولد در ایران، شبكه "بی‌بی‌سی فارسی" طی یادداشتی تلاش كرده تا این دغدغه را "بی‌مورد"جلوه دهد! اما چرا؟!

به گزارش نما، سایت بی بی سی فارسی اخیراً مطلبی را با عنوان "چرا نگرانی از کاهش جمعیت ایران بی مورد است؟" منتشر کرده است.

القای حس عادی بودن شرایط جمعیتی ایران یکی از ترفندهایی است که معمولاً با تزییناتی به ظاهر علمی ارائه می‌شود و از این رو مخاطب کمتر آگاه را هدف می‌گیرد! استناد به آمارهای تقلبی و ساختگی و توجه به المان‌های انحرافی، توجیهاتی از این قبیل‌ هستند.
افرادی در داخل و خارج کشور از این ترفندها استفاده می‌کنند تا اذهان عمومی را از توجه به "کاهش جمعیت ایران" منحرف کنند؛ همانطور که نویسنده این مطلب، مسائل اقتصادی و بحران فضایی را اولویت بسیار مهم‌تری می‌داند و با لحنی به ظاهر خیرخواهانه نتیجه می‌گیرد که نگرانی از پیر شدن جمعیت در 50 سال آینده، نگرانی بی‌وجهی است!

"پل لاین برگر" در کتاب معروف خود به نام "‌جنگ روانی" که در سال 1954 منتشر شده، ماهیت جنگ روانی را علاوه بر موارد نظامی به اهداف اقتصادی یا سیاسی نیز مرتبط می‌داند؛ بنابراین، جنگ روانی نمی‌تواند محدود به عملیات نظامی باشد، بلکه عبارت است «‌از مجموعه اقدامات یک کشور برای اثرگذاری و نفوذ بر عقاید و رفتار دولت‌ها و ملت‌ها برای به دست آوردن نتایج مطلوب‌»؛ این کاری است که روباه پیر مدت‌هاست با دستگاه دروغ‌پردازی خود، بی‌بی‌سی انجام می‌دهد.

با وجود هشدار جدی کارشناسان مبنی بر کاهش نگران‌کننده نرخ زاد و ولد در ایران که در صورت تداوم، کشورمان را به پیرترین کشور جهان تبدیل می‌کند اما شبکه "بی‌بی‌سی فارسی" می‌کوشد تا این دغدغه را "بی‌مورد"جلوه دهد!
قابل تامل آنجاست که این شبکه انگلیسی تقریباً در تمام موارد، ایران را عقب می‌داند اما در موضوع جمعیت وضع ایران را خوب توصیف و توصیه می‌کند که نگران پیری جمعیت ایران نباشید!

در ادامه، دکتر خلیل علی‌محمدزاده؛ رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری اقتصاد سلامت به نقد مطلب اخیر بی‌بی‌سی فارسی پرداخته است.

مطلب اخیر بی‌بی‌سی با عنوان "چرا نگرانی از کاهش جمعیت ایران بی مورد است؟" ظاهری درست و عام‌پسند اما باطن و تحلیلی اشتباه دارد! در چهار محور مسائلی مطرح شده که در این نوشته به هر یک از آنها پرداخته می‌شود:

در محور اول‌ آمده است: «نگران نباشید؛ ایران پیرترین کشور جهان نخواهد شد!»

در آخرین سرشماری ایران، نرخ باروری کل، کمتر از 1.8 فرزند و میزان رشد جمعیت، 1.24 درصد بود و در سال 1398 رشد جمعیت، زیر یک درصد محاسبه شده است؛ با توجه به حد جایگزینی که حداقل 2.1 فرزند است، ایران از نظر باروری در منطقه خطر قرار گرفته و باید از مدت‌ها پیش استراتژی‌های تعادل جمعیتی را دنبال می‌کرد! کاهش پی در پی موالید در 5 سال اخیر، افزایش دو برابری گروه سنی بالای 65 سال طی این سه دهه و افزایش میانه سنی از 17.01 در سال 1365 به بیش از 30 سال در سال اخیر و پیش بینی افزایش آن به بیش از 50 سال در سال 1425 و مقایسه آن با میانگین میانه سنی جمعیت جهان در این مدت، بیان‌گر آن است که با پیمودن همین روند، با 26 درصد جمعیت بالای 65 سال در سه دهه آتی، ایران جزو سه کشور پیر دنیا خواهد بود؛ بنابراین نگرانی جدی است.

در محور دوم نوشته شده است: «نگران نباشید؛ نیروی کار کمتر از امروز نمی‌شود.»

نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت 15 تا 64 سال در ایران باید با رونق اقتصاد، جهش تولید، حرکت به سوی اشتغال مولد و کارآفرینی افزایش پیدا کند، این نکته درستی است، لکن حتی با این افزایش، هرگز نباید به رخت بستن چهره جوانی از کشور رضایت داد، زیرا نیل به پیشرفت، حفظ و ارتقای آن نیازمند ساخت جمعیتی جوان و افزایش ژن نخبگی است.

سرعت و درصد بالای سالمندی کشورها به این مفهوم است که زایایی، پویایی و نوآوری این کشورها در معرض تحدید است و این عارضه توقف پیشرفت‌ها، رقابت ناپذیری کشورها و تضعیف اقتدار آنها را در پی دارد؛ البته در این میان، ایران از نظر موقعیت خاص جغرافیایی، استراتژیک، تمدنی، نوع نظام خانواده و روابط خویشاوندی آن، تفاوت‌های اساسی با اکثر کشورها دارد، که باز هم وضع را برای ما متمایزتر می‌کند؛ نتیجه اینکه افزایش ظرفیت کار و تولید در کشور جایگزینی برای تناسب زاد و ولد نیست، اینها به موازات هم مرتفع‌ کننده نیازهای آینده است پس بدون توجه به این مسائل، تامین نیروی کار در آینده نیز محل نگرانی است.

محور سوم این است‌: «نگران نباشید؛ تجربه کشورهای توسعه یافته، به ما کمک خواهد کرد!»

اینکه رشد جمعیت و نرخ باروری کل در جهان از سال 1970 در سایه شهرنشینی، مدرنیته، توسعه و سیاست‌های مهار جمعیت رو به پایین است، حرف درستی است ولی‌؛ اولاً همه این کشورها از این وضع نگرانند و سیاست‌های تناسب هرم جمعیتی را با مخارج هنگفت و تسهیلات گوناگون دنبال می‌کنند و در فکر جبران هستند! فرانسه، انگلیس، آلمان و ایتالیا نمونه‌هایی از این کشورها هستند؛ ثانیا سرعت ما در این میان از همه این کشورها بالاتر است؛ نرخ باروری ما در یک مقطع زمانی به شدت و به صورت حیرت آوری پایین آمده است لذا سرعت سالمندی‌مان هم منحصر به فرد پیش بینی می‌شود.

در این مطلب از ژاپن مثال آورده شده است که یکی از سالخورده‌ترین کشورهای دنیاست، مگر هم اکنون این کشور و سایر کشورهای مشابه که نام برده شد، از همه راه‌ها برای افزایش زاد و ولد استفاده نمی‌کنند؟ مسئولین ژاپن می‌گویند اگر هرم جمعیتی خود را اصلاح نکنیم، سال 2090 از اقتصاد، فرهنگ و تمدن ژاپن هیچ باقی نخواهد ماند! تازه تا کنون با همه تلاش‌ها، توفیق چندانی هم نداشته‌اند؛ آنها با رصد هرم جمعیتی از سال‌ها قبل به این فکر افتاده‌اند و منتظر سال 2090 نمانده‌اند!

در کشورهای اروپایی نیز این حرف‌ها مطرح است؛ آنها هم اذعان دارند که اگر تولدها افزایش نیابد، در دهه‌های آینده از جغرافیای جهان حذف خواهند شد؛ برآوردشان هم درست است؛ اتفاقا تجربه ژاپن به ما می‌گوید که اگر ساختار جمعیتی کشور به سمت کهنسالی برود، پیشرفتی نخواهد ماند و ثروتمندترین کشورها هم به فقر و فلاکت خواهند افتاد؛ از این تجارب اکنون باید استفاده شود، سبک مدیریتی در اینجا، علاج واقعه، قبل از وقوع است؛ تجارب این کشورها الان می‌تواند به ما کمک کند، البته نه آن موقع که دچار بحران فزاینده در زمینه‌های مختلف شدیم؛ سقوط جمعیتی از آن پدیده‌هایی است که اگر اتفاق افتاد، دیگر کاری از کسی ساخته نیست؛ دیگر فرصتی وجود ندارد، مگر با توسل به مشوق‌هایی، سیاست‌های مهاجرتی دنبال شود، که آن هم برای کشور ما تجویز نمی‌شود، لذا تجارب کشورهای توسعه یافته اتفاقا به ما می‌گوید که نگرانی شما واقعی است تا دیرنشده، کاری بکنید.

نویسنده در محور چهارم می‌نویسد: «کسی وسط زلزله که نمی‌پرسد، شب شام چه درست کنم؟»

این محور، وجه کاملا سیاسی دارد و پایه دیدگاه نویسنده در سه محور قبلی را نیز شکل می‌دهد؛ ایران بیش از 40 سال است که درگیر بزرگترین چالش‌هاست ولی هرگز دچار بحران نشده و واقعیت این است که در این چالش‌ها، آبدیده‌تر شده و امروز مقتدرترین کشور منطقه است.

در این سال‌ها اقتصاد کشور و معیشت مردم با تنگناهایی روبرو بوده و هست، ولی هرگز تسلیم در برابر ستم‌گران و زیاده خواهان که دنبال غارت ذخایر و منافع ملت‌های مستقل هستند، چاره رفع این مشکلات نیست؛ ما در این سال‌ها آموخته‌ایم که با تکیه بر قوت‌ها و استفاده از فرصت‌ها، خودمان به برطرف ساختن ضعف‌ها و کاهش تهدیدها همت گمارده و روی پای خود بایستیم.

در رابطه با بحران فضایی، حرف‌ها سطحی است؛ ایران ظرفیت سکونت بیشتر از جمعیت فعلی را دارد، اینها در محاسبات کارشناسی آمده است لکن اینها بحث‌های همین امروز و ده سال آینده نیست و در یک برنامه آینده پرداز مطرح است؛ آنچه برای ایران مفید است اجرای سیاست‌های کلی جمعیت، اقتصاد مقاومتی و سیاست‌های کلی خانواده است؛ همه اینها مدیریت کمی و کیفی توامان است و پافشاری بر مدیریت جهادی، تاکید بر اجرای مفاد این سیاست‌هاست.

ژاپن مثال خوبی است که ذکر شده است؛ مگر مساحت این کشور به اندازه سه استان خراسان ما نیست؟! ژاپن بیش از 128 میلیون جمعیت دارد؛ فضای زیستی ما در مقایسه با این کشور چندین برابر بیشتر است؛ باید تدابیرمان قوی، مدیریت‌مان بر منابع بهتر و خانواده‌هایمان توانمند شوند.

اینکه تمایل به شهرنشینی و تغییر سبک زندگی، فرزندآوری را کاهش داده، راهش بازگشت به سبک زندگی سالم و تفکر در عوارض کم فرزندی و یا بی‌فرزندی برای خانواده‌هاست، نه اینکه بگوییم؛ حالا قدیم نیست! الگوها تغییر کرده است!
بله، قدیم نیست؛ در شرایط جدید نیز باید به آینده مطلوب فکر کنیم.

مگر در اروپا و کشورهایی که دچار کاهش باروری هستند، چند فرزندی ترویج نمی‌شود؟

با مشاهده عوارض فروپاشی خانواده و کاهش تولدها، این کشورها می‌خواهند، اشتباهات خود را رفع کنند، آن‌ گاه شما مردم کشورتان را به تکرار همین اشتباهات توصیه می‌کنید؟! حالا هم بچه برای خانواده فرصت و درآمد است، مشروط بر اینکه دولت‌ها، خانواده‌ها را قوی کنند؛ خانواده‌ها آینده‌بین‌تر باشند و مدیریت کشور خانواده محور عمل کند؛ اینها مواردی هست که در سبک زندگی ایرانی و اسلامی هست و ما باید به این سمت برگردیم و دیدگاه مادی و نامناسب غرب درباره زن و خانواده را از سبک زندگی خود بزداییم.

مسئولین باید بپذیرند که فرزند، سرمایه است و در این سرمایه‌گذاری برای کشور، مشارکت کنند؛ بیگانگان و عناصر وابسته به آنها بیش از 40 سال است از سرنگونی نظام اسلامی می‌گویند و ایران هر دهه قوی‌تر از قبل می‌شود، حالا هم شما می‌گویید؛ معلوم نیست، 5 ماه دیگر چه اتفاقی می‌افتد و ایران نگران پیری جمعیت است؟! اتفاقا این راهبرد بیانگر تسلط نظام بر اوضاع است؛ بحث جمعیت، بحث آینده ایران، مطلوبیت خانواده و مانایی ایران است؛ موضوع از منظر سیاسی مطرح نمی‌شود، ساختار جمعیت یک مسئله کارشناسی است؛ اتفاقاً این مخالفان سیاست‌های جدید جمعیتی هستند که در تله‌های سیاسی به دام افتاده‌اند و مدام در این رابطه تلاش منفی می‌کنند و می‌گویند؛ اتفاقی نیفتاده! کاری هم نباید انجام گیرد! همه چیز آرومه!

خوشبختانه راهبردهای جمعیتی ایران مشخص شده است و اجرایش فرهنگ‌سازی، قوای هماهنگ فکری و عملی و سیستم تربیتی و تسهیلاتی فراگیر می‌خواهد، که زمینه‌هایش در حال فراهم شدن است؛ اگر به خانواده‌ها در ابعاد مختلف کمک شود، باهوش‌ترین‌ها، توانمندترین‌ها و سالم‌ترین‌ها در جامعه ایران باز هم پرورش خواهند یافت؛ باید راه ازدواج و اشتغال جوانان تسهیل شود، دست جوانان را باید گرفت و زندگی را بر آنها باید آسان ساخت.

ان شاءالله مردم ایران با کسب آگاهی‌های بیشتر و بهتر شدن شرایط در این رابطه نیز نگرانی‌های آتی را خواهند زدود؛ مجلس، دولت و قوه قضائیه در همه ادوار در سرمایه‌گذاری و پذیرش مسئولیت‌های "فرزندآوری و فرزندپروری" خود را کنار خانواده‌ها ببیند؛ برای رفع این دغدغه‌ها، برنامه‌های کشور در همه زمینه‌ها باید خانواده محور تدوین شوند.
منبع: تسنیم

۱۳۹۹/۳/۱۳

اخبار مرتبط
نظرات کاربران
نام :
پست الکترونیک:
نظر شما:
کد امنیتی:
 

آخرین اخبار...